تفکر نقادانه

مقدمه
عبارت تفکر نقادانه یا Critical Thinking (در بعض منابع این واژه نامانوس هم دیده میشه: کریتیکال تینکینگ) با وجود گذشته طولانی نقد و نقادی، حدود سه دهه است که به صورت گسترده در ادبیات علمی و مهارتی دنیا وارد شده است. قرن هاست که متفکران بزرگ همه نقاط دنیا به تفکر و موانع و خطاهای آن دقت کرده اند.
اینکه استدلال ها چه زمانی منطقی است و چه زمانی سفسطه است.
امروزه با گسترش رسانه و شبکه های اجتماعی می توان گفت تفکر نقادانه از پیش نیازهای رشد و موفقیت است.
تا جایی که سازمان بهداشت جهانی وقتی از مهارت های زندگی صحبت میکنند، تفکر تقادانه را در فهرست مهارتهای کلیدی زندگی عنوان میکند.
نکته مهم دیگر سرعت عجیب تغییرات در دنیاست. مشاغل فراوانی که امروز وجود دارد تا سی سال دیگر وجود نخواهد داشت و تعداد بسیار بیشتر شغلی که امروز وجود ندارد و در سی سال آینده ایجاد می شود پس ما در کنار استفاده از تجربه سایر انسانها و نتایج تفکرات آنها باید روش درست تجربه کردن و صحیح فکر کردن را بیاموزیم.
پس ما در دنیایی زندگی میکنیم که بسیار از گذشته پیچیدهتر، مبهمتر و دارای عدم قطعیت بیشتری است.این دنیا دارای نوسانات بیشتری هم هست. چهار پارامتری که به دنیای ووکا شناخته میشود.
ما با فضای درگیر هستیم که بسیاری از خبرهایی که دریافت میکنیم منبع خبر مشخص نیست یا استناد قطعی مثل گذشته وجود ندارد.
پس در نتیجه امروزه بیشتر از هر زمان دیگری وظیفه ارزیابی صحت و ارزش اطلاعات و اخبار به ما مخاطبان واگذار شده است.
البته همچنان حاکمیتها تلاش بر اعتباربخشی و پالایش فضای رسانه ای دارند اما تفاوت سرعت نهادهای قانون گذاری و نظارتی آنقدر با سرعت سیستمها و پلتفرمها متفاوت است که تا نهادها به شناخت درست و جامعی از یک پلتفرم برسند اثرات فراوان خود را به جامعه تحمیل کرده و بعضا در شیب افول هستند.
البته منظور من اصلا نفی نوآوری و فناوری نیست بلکه صرفا باید دقت کنیم ما در دریایی از اطلاعات زندگی میکنیم که هر قطره آن نیاز به بررسی و دقت دارد.
بعد از این مقدمه وارد اصل بحث می شویم

فردی با تفکر انتقادی چه ویژگی هایی دارد؟
فردی با تفکر انتقادی یا سنجشگرایانه اندیشیدن، قادر است پرسش های مناسب بپرسد و اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کند. در مرحله بعد به شیوههای موجود یا با خلاقیت اطلاعات را دسته بندی کرده و در مرحله بعد براساس منطق استدلال کند. در انتهای این فرایند به یک نتیجه مطمئن برای مسئله دست بیابد.
اگر بخواهیم وارد تعاریف علمی تفکر تقادانه شویم چندین پاراگراف باید بنویسم و از تفکرات ارسطو تا جان دیویی تا دکارت تا محققان معاصر صحبت کنیم. اما این تعاریف کمکی به ما نمیکند و با قبول همین تعریف ساده ارائه شده به موارد کاربردیای اشاره کنیم که در زندگی ما اثر دارد.
در ابتدا شایده فکر کنید انتقادی اندیشیدن کار بسیار آسانی باشد اما در واقعیت اغلب افراد توانایی استفاده از چنین روشی را در هنگام اتخاذ تصمیم ندارند.
تحقیقاتی در این حیطه انجام شده و بیان می کند که کارفرمایانی که دنبال نیرویی با مهارت ذاتی تفکر نقادانه هستند افزایش قابل توجهی داشته و تعداد این افراد با تقاضای کارفرمایان فاصله زیادی دارد. اما جای امیدواری این است که تفکر نقادانه مانند هر مهارت دیگری اکتسابی است و با تمرین قابل دستیابی است.
فواید تفکر نقادانه
تفکر نقادانه شما را به جستجو برای رسیدن به پاسخهایی جامعتر و دقیقتر هدایت میکند. این توانایی در نهایت مهارتهای شناختی شما را به طور قابل توجهی قوی تر میکند.
در کار تیمی بهتر می شوید
تفکر نقادانه با ایجاد تمرکز و توجه بیشتر بر واقعیات و کاهش تمرکز بر احساسات و خودبرتربینی، روابط شما را در تیم بهبود بخشیده و به دلیل ارزشی که بخاطر ذهن خلاق و ایده پرداز دارید که در ادامه توضیح میدهم، شما را به عضوی با ارزش در تیم تبدیل می کند.
اصلی که باید در مواجهه با مشکلات و یا بهتر است بگوییم مسائل در نظر داشته باشیم این است که پاسخها و راهحل های موجود برای هر مسئله پیش از چیزی است که همیشه به ذهن می رسد. افرادی که این باور را داشته باشند به ذهن خود اجازه میدهند شروع به ایده پردازی کند تا از میان انبوه ایدهها، معدود ایدههای اساسی و کارآ پیدا شود.( رجوع کنید به موضوع توفان ذهنی یا بارش فکری)
فرد با تفکر نقادانه عضوی مشارکت کننده و شنونده خوبی در تیم است.
بهبود مهارت های استدلالی و استدلال خلاقانه
بررسیها نشان داده که افراد با تفکر نقادانه براساس تجربیاتی که داشتهاند این توانمندی را در خود افزایش داده اند که موضوعات نامربوط را به خوبی با هم مرتبط کنند. این توانایی که یکی از ارکان خلاقیت است به آنها اجازه می دهد تا راهحل های خلاقانه ای برای مسائل بدون استفاده از ایده های جدید پیشنهاد دهند.
دید همه جانبه
فردی که تفکر نقادانه را در خود پرورش داده است میداند که برای هر مسئله راه حلهای گوناگونی وجود دارد. هر مسئله ابعاد گوناگونی دارد.
فردی موفق بیشتری در تصمیمگیری کسب خواهد کرد که جنبه های بیشتری از موضوع را بررسی کرده باشد. دید همه جانبه در حل تعارضات هم کمک کار بزرگی است. خیلی از تعارضات صرفا با دیدن موضوع از سمت فرد مقابل بدون هیچ اقدامی در ذهن ما اثرش را از دست داده و به سادگی با گفتگو میتوانیم بهترین نتیجه را کسب کنیم.
البته باید دقت کنیم در این موضوع دچار کمال گرایی( یا به عبارت بهتر کامل گرایی) نشویم و اقدام را به بهانه شناسایی نشدن تمامی ابعاد یک موضوع به تعویق بیاندازیم.
مهارت سوال پرسیدن
همانطور که در قسمتهای دیگر این مقاله اشاره شده، یکی از ارکان تفکر نقاد سوال پرسیدن است. این مهارت هم مانند هر مهارت دیگری با تمرین قویتر خواهد شد. شخصی که مهارت سوال خوب و مفید پرسیدن را فراگرفته است در ابعاد مختلفی از زندگیاش اثر فوقالعاده آن را خواهد دید.یکی از ابعاد مهم تاثیرپذیر از مهارت سوال پرسیدن در روابط است. بسیاری از روابط به دلیل نبود مهارت سوال با یک قضاوت اشتباه نابود شده است درحالیکه با چند سوال ساده و البته درست میشد از این اشتباه جلوگیری کرد. در تربیت فرزند، در فروش و… سوال مفید پرسیدن موضوع مهم و اساسی است و در مقالات مجزایی توضیحات بیشتری برای شما خواهم داشت.

چگونه نقادانه بیاندیشیم؟
اکنون روشهایی برای بهبود مهارت تفکر نقادانه ارائه میدهیم. اجرا کردن این روشها میتواند در تقویت مهارت تفکر نقادانه بسیار موثر باشد.
اول سوال بپرسید
زمانی که با پدیدهها و اتفاقات و موضوعات مختلف مواجه شدید تلاش کنید سوالات بنیادی که در ذهنتان در مورد آن ایجاد شده را بپرسید. در مورد موضوعات مختلف، ابعاد متنوع و گوناگون آن را دقت کنید. از جنبههای مختلف سوال بپرسید و سپس به دنبال پاسخهای آن باشید.
باورهای خود را ارزیابی کنید.
تلاش کنید باورهای بنیادی ذهنتان را به چالش بکشید. در مورد باورهایتان جستجو و تحقیق کنید و افق دیدتان را بزرگ کنید.از خود سوال کنید که اگر باورهایم درست نباشد، چه میشود.
موضوع باور یکی از موضوعات مهم است. ما دنیا را بدون واسطه دریافت نمیکنیم. ما همواره با فیلترهایی از جمله باورهایمان دنیا را تغییر میدهیم و سپس دریافت میکنیم. افرادی که تعصب کمتری بر روی باورهای خود داشته باشند طبیعتا در بلندمدت نقاط کور شخصیت خود را پوشش داده و زمینه اشتباهات بزرگ را کاهش میدهند.
مناسب است تذکر دهم که منظور از باور، مباحث اعتقادی و دینی نیست. باور یعنی تمام چارچوبهایی که من در ذهنم دارم. مثلا در ایران نمیشود کار کرد. ما ژنتیکی عصبی هستیم نمیشه کاریش کرد. این کتابا واسه زندگی ماها جواب نمیده. پولدارا آدمهای کثیفی هستند. من خانواده دارم نه سرمایه دار و هزاران مدل باوری که هر کدام اثر مهمی در زندگی ما دارند. به مرور مقالاتی در این حوزه در سایت قرار خواهم داد.
از اثرات مناسب مبحث باور و تفکر نقاد ایجاد نوعی تواضع در افراد است. فرد متوجه میشود دانش و مباحث شناختی مغز او دارای محدودیتهای فراوانی است پس هیچ وقت پافشاری بیش از حد بر روی دیدگاهها و باورهایش ندارد. در ادامه نیز نگاهی همدلانه به سایر افراد خواهد داشت. سایرین هم محدودیتهای فراوانی دارند و اگر بر موضوعی که از نظر من غلط است پافشاری میکنند دلیل بر بد بودن آنها نیست صرفا یک باوری است که تاکنون نتوانسته تغییر دهد. البته این احتمال را هم میدهیم که شاید ما در اشتباهیم و او درست میگوید.
افراد مختلفی را بررسی کنید
حضور در یک گروه باعث میشود محدودیتهای تفکری آن گروه به ما منتقل شود درحالیکه متوجه هم نمیشویم. دیدن افراد مختلف یا اشنایی با روش زندگی و نحوه تفکر آنها باعث میشود اشکالات خود را متوجه شویم. البته برای استفاده از این موضوع نیاز به ارتباط با انواع افراد نیست امروزه با گسترش فضای سایبری و انفجار اطلاعات شما میتوانید از افکار و روش زندگی افراد مختلفی اطلاع پیدا کنید. البته این موضوع به مقداری تیزحسی نیاز است. گالیله جمله زیبایی دارد که میگوید من شخصی را ندیدم که نتوان از او چیزی یاد گرفت.
شرایط استفاده موثر از تفکر نقادانه
برای اینکه تفکر نقاد را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنیم باید سه شرط اصلی این موضوع را رعایت کنیم.آقای ادوارد گلسر برای اولین بار این موضوع را مطرح کرد
این سه شرط موارد زیر هستند:
تداوم
برای ایجاد عادت در تفکر نقاد مانند هر مهارت دیگری تداوم کلید اصلی دستیابی به این موضوع است. همانطوری که با یک بار فوتبال بازی کردن فوتبالیست نمیشویم، با یک بار ساز به دست گرفتن موزیسین نمیشویم، با یک بار استفاده از تفکر نقاد هم صاحب این مهارت ارزشمند نخواهیم شد. باید به طور مداوم دنبال بررسی و تحلیل مطالب و افکار باشیم.
دنبال مدرک باش
بعد از رسیدن به هر حرف یا مطلبی، دنبال دلیل و مدرکی برای آن باشید.اینگونه فریب هر حرفی را نمیخوریم.
نکته مفیدی هم که میتوانیم اشاره کنیم این است که دنبال مدرک و دلیل برای نقض آن حرف باشیم. یک حکم کلی با یک مثال نقض میتواند دچار خدشه شود.
نتیجه گیری
در این مرحله باید از موارد ورودی و تحلیلی خودتان نتیجهگیری کنید.یعنی در نهایت شما باید تصمیم خود را نهایی کنید و وارد بحث اقدام شوید.
در هر قسمت از توضیحات بالا تمارینی کلی مطرح شده است اما اکنون میخواهم به صورت مرحله به مرحله تمرین برای شما ارائه کنم تا این مقاله برای شما کاربردی تر باشد.
آموزش و تمرین مرحله به مرحله سنجشگرایانه اندیشیدن یا تفکر نقاد
بعد از این که از تعریف تفکر نقادانه اطلاع پیدا کردیم و با سه شرط اصلی آن را آشنا شدیم، نوبت به اجرا میرسد. به کمک گامهای زیر شما میتوانید این مهارت را در زندگی خود استفاده کنید.
خب بریم سراغ تمارین
ریشه فکر مخاطب را پیدا کنید
در این قسمت ما باید متوجه شویم گوینده یا نویسنده ای که مبحثی را مطرح میکند، دارای چه خط فکری است. به عبارتی ساده تر ما باید از خودمان بپرسیم که هدف و قصد آن فرد از بیان کردن این مبحث چیست؟ یا یک دانشمند که فلان نظریه را مطرح کرده، چه ریشه ای از شخص دارد؟ کجا رنگ تفکرات و وضعیت ذهنی او را به خود گرفته است؟
نتایج خود را به چالش بکشید
حال که به سوالات بالا پاسخ دادیم در نوبت بعد جوابهای خود را دگربار زیر سوال میبریم و به چالش میکشیم. این فرایند را طی میکنیم تا از صحت نتیجهگیری خودمان مطمئن شویم.چون ممکن است در مواردی یا شاید بسیاری از موارد نتیجهگیری ما با واقعیت موجود تناسب لازم را نداشته باشد
در پی مدرک و دلیل باشید
در این مرحله برای اطمینان بیشتر به سراغ منابع خارجی میرویم.
مثلا دوست شما به شما پیام میدهد که توافقات برجام به موفقیت رسید، یا سکه چند میلیون تومان گرانتر شده یا… این موارد در مراحل اولیه برای شما دور از ذهن نمیآید و با داشتههای دهنی شما تضادی ندارد اما قبل از تایید و یا هر پیامی به سراغ ابزارهای بیرونی میرویم و با یک جستجوی ساده بررسی میکنیم این اتفاق حقیقت دارد یا خیر؟
مباحث را از فیلترذهنی خودتان عبور دهید
در این قسمت به خصوص اگر بحث یک انتخاب مهم به میان باشد، ما نظر شخصیمان را به اطلاعات منطقی و عقلانی که پیدا کردیم اضافه میکنیم. فرض کنید شما با تحقیقات فراوان و با رعایت تمامی مباحث فوق به این نتیجه رسیده اید که سرمایه گذاری در بورس برای این زمان بهترین انتخاب است. اما شما حس خوبی ندارید، استرس بالایی را تجربه میکنید و… در این شرایط باید در نظر داشته باشیم کاری که بیشترین سود را دارد به صلاح شما و پیشرفتتان هم باشد.
تصمیم منطقی بگیرید
در پایان تصمیم شما هرچه که باشد، تفکر نقادانه ایجاب میکند که برای تصمیم خود دلیل و منطق روشن داشته باشید.یعنی حتی اگر با نظر شخصی و فیلترذهنی خودتان هم تصمیم گرفته اید بازهم برای توضیح به دیگران و اطرافیان باید دلایل منطقی ارائه کنید.
مثلا همسر شما اصرار دارد که به شغل دیگری مشغول شوید، شما علاقه ندارید. در این وضعیت به جای ایجاد تعارض شدید میتوانید با دلایل منطقی خود همسرتان را با خود همراه کنید.
اگر صرفا با نظر شخصی تصمیم گرفته باشیم و هیچ دلیلی برای این کار نداشته باشیم یعنی از تفکر نقادانه استفاده نکردهایم.
در بیان پاسخ و نظرتان باشهامت و دقیق باشید.
اگر با سخن یا موضوعی مخالف هستید یا حتی موافق هستید به جایی بیان مخالفت یا موافقت صرف به صورت دقیق و با شهامت و به دور از خجولیگری دلایل خود را دقیق و با جزئیات بیان کنید. موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کنید و به طرف مقابل اجازه دهید در مسیر شما همگام شود. اگر به دور از تنش و خجولیگری گفتگو خود را ادامه دهید حتی اگر نظرتان هم یکی نشود به راه حل مشترک و هماهنگی دست پیدا خواهید کرد.
خود را جای فرد مقابل بگذارید
از برکات تفکر نقاد این است که میتوانیم خود را جای طرف مقابل قرار دهیم. به خودتان اجازه دهید مطلب را از دید او نگاه کنید. حداقل کارکرد این رفتار جلوگیری از تعارضات شدید است و زمینه همفکری هموار میشود. در بسیاری از مواقع ما فقط از موضع خودمان به موضوع نگاه میکنیم با تمرین نگاه کردن از سمت طرف مقابل هم تفکر نقاد را در خود پرورش دادهایم هم از اشتباهات فاصله میگیریم و در نهایت اگر شخص کاملا در اشتباه هم باشد نگاه از چشمان او میتواند باعث ایجاد نوعی دلسوزی در ما بشود تا خشم و پرخاشگری و…
نکته پایانی
گرچه طبیعتا تاکنون متوجه شدهاید اما جهت تاکید بر این اصل مهم، مناسب است تذکر بدهم که تفکر نقادانه با شخصیت انتقادگر متفاوت است. تفکر نقادانه با تفکر خلاقانه نزدیکی مهمی دارد و به دنبال بررسی دقیق واقعیات و ارائه پاسخی مناسب و معمولا خلاقانه است. اما شخصیت انتقادگر معمولا شخصیتی منفعل است و در فعالیتهای تیمی جایگاه مناسبی نداشته. شخصیت انتقادگر نزدیکی مهمی با خودبرتربینی دارد.
انتقاد یکی از تبرهای ریشه ارتباطات ماست که در کتاب تبرهای ارتباطی مفصل در مورد آن توضیح دادم.
تذکر پایانی در تفکر نقادانه
در نظر داشته باشید که تفکر نقادانه مخصوص مدیران و افراد تحصیل کرده نیست بلکه هر فردی با هر سطح از شغل و تحصیل باید این مهارت را آموخته تا تصمیمهای دقیقتر، خطاهای کمتر و به صورت کلی زندگی بهتری داشته باشد.
تمرین هایی که در این مقاله ارائه شد به شما کمک میکنند تا به مرور سرعت تفکر خود را افزایش داده و هم زمان دقیقتر فکر کنید و تصمیمات بهتری بگیرید. پس بهتر است آنها را در برنامه روزانه خود قرار دهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.